السلام علیک یا بنت رسول الله
*********
سلام، فاطمه معصومه!
تو آمدی و با آمدنت، بال فرشتگان الهی فرش زمین شد تا معصومیت، مطهره ای دیگر از فرزندان محمّد صلی الله علیه و آله را در برگیرد. گلی همزاد علی بن موسی الرضایی که از یک شاخه روییدید تا هر دو، پناه دل سوختگان باشید.
امروز بر شانه های خاک، گام نهادی تا لباس شفا را بر روح مجروح دردمندان بپوشانی.
نام روشن و شفاف تو ای فخر زنان عالم! شفیعه روز قیامت و انیس لحظه های عبادت است؛ آنجا که از صمیم قلب، به تو توسل می جوییم تا بر گردنه های سنگین گناه در میانه راه نمانیم.
بانو! آمدی تا غربتِ غریبِ این برادر، با قدم های انتظار و شوق شما، رنگ دیگری بگیرد.
آمدی تا هجرت بهارگونه و رسولْ مانندت، ذره ذره این خاک را توتیای اهل نظر کند.
زینب وار آمدی تا هیچ کجا بی چراغ نماند و دنیا دوباره برای خواهری، داستان حماسی دیدار برادری را بنویسد که پر از آیه های تماشاست؛ و تاریخ، برای هر کودکی، لالایی روشن لحظه های انتظار شما را زمزمه کند، تا او بیاموزد رسم عشق ورزیدن را.
در مدینه متولد شدی، اما شهرت، شهر دیگری است
در مدینه به دنیا آمدی؛ اما خانه تو شهر دیگری است؛ خانه تو آنجایی است که شما را با او می شناسند و او را با شما. تو فرزند موسایی علیه السلام و مادر این زمین؛ خواهر رضایی علیه السلام و همه کس این مردم؛ شفاخانه دلشان، قوت قلبشان، نشان راه و نور چشمانشان.
درست است که در مدینه به دنیا آمدی، اما شهر شما حالا مأمن اهل بیت جدتان شده و خانه هر مؤمنی که به آفتاب ایمان دارد؛ حتی اگر در پشت ابر باشد.
در کتاب خاطره جغرافیایی زمانه، این شهر، بی شما نامی ندارد؛ هر چند قدمتی به درازای قامت تاریخ باستان داشته باشد.